دستاوردهای انقلاب(1)
بزرگترین هنر انقلاب که امام، آن را فتح الفتوح انقلاب دانستند،نورانی کردن جوان ها بود
در خصوصیات مادی زندگی انسان، بعد از نعمت حیات،خصوصیت جوانی، خصوصیت خیلی مهمی است؛ لذا شما ببینید در روایات ما مکرر آمده است که خدای متعال در روز قیامت نمی گذارد هیچ انسانی قدم از قدم بردارد، مگر اینکه درباره چهار چیز از او سوال و مواخذه می کند، یکی از آنها جوانی است؛(جوانی را چگونه و در کجا صرف کردید؟)
خدای متعال، این منبع عظیم انرژی و توان را که در یک برهه از عمر، به همه انسانها داده می شود- بی استثنا همه از این دوره ی زرین زندگی عبور می کنند-برای ذخیره سازی و ایجاد قاعده مستحکمی برای زندگی سعادتمند قرار داده است. بعد که از این دوره گذشتید، همت کارهای بزرگ در انسان،کم می شود؛ توانش هم در انسان کم می شود و انسان نمی تواند کارهای زیر بنایی را انجام بدهد، شخصیت سازی و خود سازی برای انسان دشوار می شود. البته خدای متعال هیچ چیز را برای بشر-با این قدرت عظیمی که به بشر داده-محال نکرده است؛بالاخره هر کسی تا آخر عمر می تواند انواع کارها و تلاش های بزرگ را انجام بدهد، اما دشوار شدن کار بعد از دوره جوانی،و روانی و آسانی آن در دوران جوانی، یک حقیقت مهم است.
بسیاری از مردم دنیا در طول تاریخ، در این برهه، دچار خسارت می شوند؛ یعنی جوانی را که سرمایه ای زائل شدنی است، خرج می کنند، بدون این که با این خرج، سرمایه گذاری مهمی برای آینده زندگی خودشان بکنند؛ بعضی به غفلت، بعضی به شهوات، بعضی به برخی از امور مفید، اما بدون رعایت صلاح معنوی و روحی خودشان، آن را صرف می کنند.
بزرگترین هنر این انقلاب که امام آن را فتح الفتوح این انقلاب دانستند،این بود که توانست جوان هایی را تربیت کند که در دنیای مادی آلوده و از لحاظ اخلاقی، لجنزار، انسان هایی با دل های پاک و نورانی و با تصمیم های راسخ و هوشمندانه و خردمندانه راه بزرگان بشریت و راه سعادت بشر را انتخاب بکنند...این انقلاب،آن اکسیر بود؛ مس ها را طلا و فلز ها و ظرفیت ها را عوض کرد.
درست مثل همان کاری که پیامبر در صدر اسلام کرد. وقتی مصعب بن عمیر در جنگ احد شهید شد، پیامبر بالای سر او آمد وگریه کرد- طبق آنچه که در روایات و تاریخ هست- و به اصحابش گفت: این جوان در مکه-البته قبل از مسلمان شدنش-بهترین و زیباترین و فاخرترین لباس ها را می پوشید و با زیباترین آرایش ها در مکه می خرامید(به تعبیر من ) و همه مرد و زن مکه به این جوان نگاه می کردند.جوانی طبق ارزش های جاهلی و غرق در همان ارزش ها، همه ی همتش در آن روز این بود که لباس زیباتر و فاخرتری بپوشد و چهره ی جذابتری داشته باشد. اسلام این جوان را منقلب و تبدیل به یک قهرمان و یک آدم معنا دار کرد؛ که پیامبر قبل از اینکه از مکه به مدینه تشریف ببرند، برای این که یثربی های آن روز قرآن را یاد بگیرند، این جوان را فرستاد. پیر مرد هم دور و برشان داشتند. ولی این جوان را فرستاد؛ او معلم قرآن اهل یثرب شد! در جنگ احد هم شهید شد؛ روی خاک های داغ بیابان افتاده بود، پیامبر ایستاد، به جسد مطهر او نگاه کرد و بنا کرد گریه کردن!
این انقلاب است؛انقلاب ارزش ها یعنی این،یعنی آن چیزهایی را که برای یک جوان مهم است، تغییر می دهد. برای یک جوان ، مهم این بود که فلان عطر را بزند،فلان نوع کفش را بپوشد، موهایش را فلان جور آرایش کند و در فلان خیابان، یک ساعت، دو ساعت راه برود! نه به فکر پیشرفت و آبادانی کشور ، نه به فکر اندکی آباد کردن و نورانی کردن دل خود!غرق در همین مسائل مادی که نقطه اوجش-فرضا-یک شهوترانی در امور جنسی، یا در امور خوراکی بود!
عزیزان من!جوانی، این گونه می گذشت؛ و انقلاب آن را تبدیل کرد.مثل اینکه گوهر گرانقیمتی به دست یک مشت بچه نادان بیفتد، در کوچه ها و خیابان ها با آن تیله بازی بکنند، بعد کسی بیاید و آن را قیمت گذاری و تمیز کند، و آن را در جای مناسب خودش مصرف کند.این جوانی، همان گوهر گران بهایی بود که در فرهنگ و رژیم گذشته ، بر اثر تبعیت کورکورانه از فرهنگ غربی، و برای این که مصلحت سیاستمداران آن روز هم نبود که جوان ها فکر کنند، چیزی بفهمند و در راه حقیقی، در راه اصالت ها، در راه خدا، در راه معنویت و در راه خودسازی حرکتی بکنند و برایش مایه ی دردسر بود، لذا استقبال می کرد که جوانها رو به فساد بیاورند!
انقلاب آمد و آن گوهر را به جوان ها شناساند، جنگ تحمیلی هم میدانی برای بروز این گوهر تابناک در وجود جوان ها شد؛ الحمدلله بعد از جنگ هم ادامه پیدا کرده است.من به شما می گویم بدانید که دشمن. همین نقطه را هدف قرار داده است!اگر نورانی کردن جوان ها و متوجه کردن آن ها به اهمیت مصرف کردن جوانی در راه ارزش های والا، نقطه فتح الفتوح انقلاب است، فتح الفتوح استکبار و ضد حمله ی استکبار هم این است که همین نقطه را از جوان ها بگیرد؛ باز جوان ها را سرگرم فساد، آلودگی، بد فهمی و بحث های پوچ و بیهوده شبه فلسفی کند که هیچ حقیقتی پشت سرش نیست! فقط برای گفتگو کردن و سر و کله زدن و ساعتی وقت گذراندن- بدون این که هیچ فایده ای در آن باشد- و غافل کردن آن ها از حقیقت، از راه زندگی، از آرمان های انقلاب و از انتظاری که این ملت و انقلاب از جوان ها دارد، به کار می رود!(بیانات در دیدار با جمعی از دانشجویان بسیجی 25/9/1377)
امروز اسلام به برکت امام و نظام جمهوری اسلامی،در دل مسلمان ها امید به وجود آورده است
این جریان که امروز در دنیای اسلام به وجود آمده،سرچشمه اش نهضت عظیم اسلامی در ایران و تشکیل نظام جمهوری اسلامی است که بینات و حقایق آشکار آن ، سخنان امام و خط و راه امام بود که هر جا در دنیا این حرف ها رفت، بدون این که بدانند گوینده آن کیست، حرف ها در لوح دل انسانهای حق طلب ترسیم شد و نام امام به تبع این حرف ها و شعار ها در دل های مردم جا گرفت، تا این نهضت را به برکت امام در همه جا شناختند.
یک روزی بود که اگر دستگاه های استکباری دنیا- اعم از امریکا یا انگلیس یا شوروی سابق، یا در دوران های قبل فرانسه و هلند و پرتقال و بقیه کشور ها – می خواستند وارد کشور های اسلامی شوند، چیزی به نام هویت اسلامی و امت و شخصیت اسلامی جلوی آن ها را نمی گرفت. امروز اسلام به برکت نظام جمهوری اسلامی، مسلمان ها را از متجاوزان طلبکار کرده و امید در دل به وجود آورده است. یک روز بود که اگر می گفتند مسلمان ها بیدار شوید، اقدام و حرکت کنید تا بتوانید خودتان را از این زنجیر ها رها کنید ، خیلی ها بودند که قبول داشتند این کار خوبی است ولی می گفتند شدنی نیست و نمی شود، امام امروز با تحقق این واقعیت در جمهوری اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی، این(نمی شود) ها و ناامیدی ها تبدیل شده است به امید؛ لذا شما می بینید که محاصره سخت و ظالمانه و خشن صهیونیست ها، یک مشت ملت غیر مسلح از همه جا بریده فلسطین، چند سال است که دارند مقاومت می کنند؛ این امید است که آنها را نگه داشته.
این ملت،این هایی که امروز در فلسطین مقاومت می کنند، از جای دیگری نیامده اند؛ این ها همان کسانی اند که پنجاه سال زورگویی و تکبر و تسلط صهیونیست ها را تحمل کرده بودند و کاری هم نمی کردند. نهایت کارشان این بود که تعدادی از جوان هایشان بروند در کشوری دیگر و بعد از مدتی برگردند و ضربه ای بزنند و باز دوباره در بروند.این جنبش هایی که- سازمان آزادی بخش فلسطین و دیگران- شنیده اید، هنرشان همین بود. این که در درون حصار صهیونیست ها،یک ملت بتواند این طور بایستد؛ خانه و مسجدش را خراب می کنند، شخصیت هایش را می کشند، بچه هایشان را شکنجه می کنند،هزاران نفر از آنها را در زندان نگه می دارند، خانه هایشان را غارت می کنند و آنها را در محاصره نگه می دارند، مزارع شان را نابود می کنند، درخت هایشان را قطع می کنند؛ جنایت هایی که یک دهم آن هم بیرون منعکس نمی شود، و باز این ملت مقاومت کند، چیزی نیست جز این که ( امید) است که آنها را نگه داشته است.
خود مبارزان فلسطین درطول این سال های متمادی که به کشور جمهوری اسلامی می آمدند، به ماها می گفتند این حرکت امام و حرکت ملت ایران به ماها امید بخشید؛ واقع قضیه هم همین است. عین همین قضیه در عراق هست، عین همین قضیه در هر جایی که شما حرکت اسلامی را در آن جا مشاهده می کنید،هست. این موضوع تقریبا کمابیش در سرتا سر دنیای اسلام وجود دارد؛ اما قله این جاست؛ چشمه سار امید و معرفت و انگیزه از این جاست که سرازیر می شود و به سمت امت اسلامی می رود. پس شما امروز در چنین تجربه ای قرار دارید. طبیعی است که بیشترین فشارهای جبهه استکبار روی این جا باشد و هست.(در دیدار با دانشجویان طرح ولایت و بسیج دانشجویی (9/6/83)
انقلاب ما را زنده کرد و به ما شخصیت و احساس هویت داد
جامعه ما بعد از پیروزى انقلاب اسلامى احساس هویّت کرد؛ یعنى شخصیت خودش را باز یافت. ما به عنوان جزء نودونهم در امواج حرکات جهانى، غرق و گم بودیم. انقلاب ما را زنده کرد و به ما شخصیت داد. انقلاب به ما آموخت که یک ملت مىتواند در اساسىترین مسائل جهانى، سخن و موضعى داشته باشد و آن را با صراحت و بدون توجّه به اینکه قدرتمندان و قلدرهاى عالم چه مىخواهند، ابراز کند و پاى آن بایستد. ارزش یک ملت در جامعه بینالملل به این چیزهاست، نه به دنبالهروى کورکورانه؛ آن هم نه از چیزهاى خوب، بلکه از نقاط منفى. براى یک ملت، بلهقربانگوى دولتهاى گردن کلفتتر و قویتر و ثروتمندتر بودن، ارزش نیست؛ این را انقلاب به ما داد؛ این به برکت اسلام به ما رسید. امروز هم با قدرتِ تمام، نظام جمهورى اسلامى و ملت ایران در صحنه جهانى به عنوان یک ملت شجاع که در زمینه مسائل گوناگون صاحب ایدهاند، مطرحند.(بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر 1/5/80)
بزرگترین کاری که نهضت اسلامی در ایران انجام داد این بود که ما را از بی تفاوتی و بی اعتنایی به آینده خارج کرد
مردم ایران آیا آنچنان که پیغمبران الهى و ادیان الهى و بعثت الهى از انسان خواسته است، بر سرنوشت خود حاکم بودهایم؟ خودمان را یافتهایم؟ براى آیندهى خودمان طراحى کردهایم؟ بهترین دورههاى این تاریخ طولانى و کهن، دورههایى است که پادشاه دیکتاتورِ باعرضهیى سر کار بوده؛ او براى ما تصمیم گرفته؛ او براى ما آینده را طراحى کرده؛ او کشورگشایى کرده. ملت ایران بهعنوان یک ملت و یک مجموعه، تا قبل از پیروزى انقلاب اسلامى فرصت و مهلت این را نیافت که براى خود چشماندازى تعریف کند؛ آن چشمانداز را انتخاب کند؛ براى آن چشمانداز برنامهریزى کند و به سوى آن چشمانداز حرکت کند. تا چشمانداز را براى خود تعریف نکنیم، هیچ کار درستى صورت نخواهد گرفت - همهاش روزمرّگى است - بعد از آن که تعریف کردیم، اگر برنامهریزى نکنیم، کارِ بىبرنامه به سامان نخواهد رسید. بعد از آنکه برنامهریزى کردیم، اگر همت نکنیم، حرکت نکنیم، ذهن و عضلات و جسم خود را به تعب نیندازیم و راه نیفتیم، به مقصد نخواهیم رسید؛ اینها لازم است.( بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان همدان 17/4/83)
اسلام و انقلاب به ما جرأت و قدرت تحرک و جوشش علمی بخشید
ما از لحاظ علمی، عقب مانده و عقب نگه داشته شده بودیم. بیش از پنجاه سال، تحرک و جوشش علمی در این کشور کند بود؛ در بعضی از بخشها تعطیل بود. موانعی که به وجود آوردند، برای این ملت مثل سم کشنده یی بود. باور را از ملت ما گرفتند. ملت و نخبگان و مغزهای ما را به هر آنچه از بیرون این مرزهاست، آن چنان دلبسته کردند که اصلاً کسی این مجال و این جرأت و این شجاعت را پیدا نکند که فکر کند می توان برخلاف آن حرفها یا غیر از آن حرفها و آن نظریه ها، نظریه یی ارائه کرد. ما هنوز هم تا حدودی گرفتار آن حرفها هستیم. البته اسلام به ما خودباوری داد و انقلاب به ما جرأت بخشید. آنچه امروز مشاهده می کنیم، نتیجه ی همین جرأت است؛ باید این جرأت را تقویت کرد و پیش رفت.(بیانات در دیدار جمعی از اساتید دانشگاهها26/9/83)
ملت ایران، یگانه نقطه امید ملت های مظلوم
ملت ما بحمداللَّه در صحنه است. ملت ما، امروز نقطه امید یگانهاى است که در میان ملتهاى زیر ستم، مثل ستارهاى مىدرخشد. مواظب باشید این نقطه امید براى ملتها کور نشود و این ستاره درخشان، روزبهروز نور امید را به دل ملتها بیشتر بتاباند. این، وظیفه تاریخىِ ملت ماست. گمان نکنید اگر مبارزه ملت ایران سر نمىگرفت و نمىایستاد، براى او در محیط زندگى مشکلاتى وجود نمىداشت. این، تبلیغ آنهاست. مبادا چنین تصوّر شود که اگر ملت ایران تسلیم زور، تسلیم امریکا و تسلیم استبداد جهانى گردد، حال و زندگى خوبى خواهد داشت. این اشتباه است. نگاه کنید به کشورهایى که تسلیم شدند؛ ببینید چه روزگارى دارند. نمىخواهم از این کشورها اسم بیاورم. ببینید چه وضع فاجعهبارى در این کشورها حاکم است. اگر عزّتى هست، اگر رفاهى هست، اگر آزادى و استقلالى هست، در سایه ایستادگى مقابل استکبار جهانى است.بیشترین امید من در این مورد، به شما جوانان است.(بیانات در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان 13/8/71)
مردم سالاری دینی از برکات نظام جمهوری اسلامی است
اینکه ما امروز مردمسالارى دینى را مطرح مىکنیم، چیزى غیر از ترجمهى جمهورى اسلامى نیست. امروز بعضىها به صورت مبالغهآمیز و گاهى بشدت غیرمنصفانه دم از مردمسالارى مىزنند. مردمسالارى چیزى نیست که در ایران سابقهى تاریخى داشته باشد - اصلاً وجود نداشته - این حقیقت و این مفهوم با جمهورى اسلامى در کشور تعریف شد و تحقق پیدا کرد. البته دامنهى مردمسالارى را مىشود گسترش داد، مىشود کیفیت داد، مىشود هر چیزى را برتر کرد - در این شکى نیست - اما نباید نسبت به جمهورى اسلامى بىانصافى کرد. جمهورى اسلامى را انقلاب در مقابل ما گذاشت. ما فهمیدیم دو چیز معتبر است: یکى اینکه باید مردم تصمیم بگیرند و انتخاب کنند و حرکت کنند؛ این جمهورى است. یکى اینکه هدفها و آرمانهاى این انتخاب و این حرکت را اسلام باید براى ما ترسیم کند. مىتوانست به جاى اسلام چیز دیگرى باشد. مگر در دنیا چیست؟ شما خیال مىکنید اهداف و آرمانهاى جمهورىهاى لیبرال دمکراسى دنیا چیست؟ چه کسانى این اهداف را تعریف مىکنند؟ آیا متفکران و انساندوستان و دلسوختگان بشریتند که مىنشینند اینها را ترسیم مىکنند؟ یا نه، مسلطین بر حکومتها و قدرتهاى جهانىاند؛ کارتلها، تراستها، سرمایهدارها و امروز بیش از همه صهیونیستها؟ البته کاملاً متصور و ممکن است و امروز جلوى چشممان داریم مىبینیم که اینها آرمانهاى واقعى را براى مردم تبیین نمىکنند.(بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان همدان 17/4/83)
امروز همه ملت ها می گویند مرگ بر آمریکا
ما تا امروز اگر بر دشمنان خودمان غلبه کردهایم، با بمب هستهیى غلبه نکردیم. ملت ایران بیستوپنج سال است امریکا را شکست داده؛ مگر غیر از این است؟ امریکا که بیستوپنج سال از ملت ایران شکست خورده، با چه شکست خورده؟ ما با بمب هستهیى امریکا را شکست دادیم، یا با عزم، اراده، ایمان، آگاهى و با اتحاد خودمان؟ ما فهمیدهایم چه مىخواهیم؛ فهمیدهایم دنبال چه چیزى هستیم؛ راه را هم شناختیم و حرکت هم کردیم و از توپ و تشر این و آن هم نترسیدیم؛ ما اینطورى غلبه پیدا کردیم؛ ما با بمب هستهیى که غلبه پیدا نکردیم. شوروى سابق مگر بمب هستهیى نداشت؟ تعداد بمبهاى هستهیى شوروى سابق احتمالاً از تعداد بمبهاى هستهیى امریکا بیشتر هم بود. شکست نخورد؟! پیروزى و شکست در صحنههاى اساسى دنیا با این چیزها نیست. ما امروز یک الگو را به دنیاى اسلام ارائه کردیم؛ الگوى مردمسالارى دینى، الگوى استقلال و عزت ملى. امروز دنیاى اسلام علیه امریکا در طول بیستوپنج سال بسیج شدهاند و ملتها مرگ بر امریکا مىگویند. مرگ بر امریکا را چه کسى مىگفت؟ غیر از جمهورى اسلامى و غیر از ملت ایران چه کسى مىگفت؟ امروز همه دارند مىگویند. ما با بمب اتم پیش نرفتیم. پیروزى در صحنههاى عظیم و تاریخى و ماندگار که با این سلاحها حاصل نمىشود. امروز رژیم صهیونیستى مگر بمب هستهیى ندارد؟ آنطور که نقل مىکنند، دویست یا شاید سیصد کلاهک هستهیى الان در داخل انبارهاى رژیم صهیونیستى هست؛ اما رژیم صهیونیستى الان چند سال است که در برابر طرف مقابلش که تفنگ هم ندارد و فقط سنگ دارد؛ البته سنگِ همراهِ با اراده و سنگِ با پشتوانهى ایمان، عاجز مانده است.( بیانات در دیدار جمعی از مسئولان جهاد دانشگاهى1/4/83)
خود آگاهی مسلمان ها،عمده ترین دردسر اردوگاه استکبار
امروز عمده دردسرهایى که اردوگاه استکبار و مشخّصاً آمریکا و صهیونیسم دچارش هستند - که این دردسرها خیلى زیاد هم هست - بهخاطر این است که مسلمانان به خودآگاهىاى رسیدهاند که در این خودآگاهى، امام بزرگوار و ملت ایران و انقلاب و نظام ما نقش فراوانى داشتهاند. عمده دردسر آنها از این ناحیه است؛ لذا مىخواهند این را بکوبند.(بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان7/9/81)
اگر با صلابت و اقتدار،عمل کنیم دستگاه حاکمه آمریکا را در بلند مدت،وادار می کنیم عتبه ی جمهوری اسلامی را ببوسند!
نباید این دشمن را فراموش کرد. این دشمن ،دشمن ما است و امروز تجسم این دشمن، در امپراطوری عظیم خبری صهیونستی، یا شبه صهیونیستی است؛ که او هم به نوبه ی خود متکی به کارتل های بزرگ نفتی و سرمایه دارهای عظیم است، که البته یک شاخه ی آن هم دستگاه حاکمه ی امریکا است.
دستگاه حاکمه امریکا قلب این مسئله نیست؛او جزو شاخه های این قضیه است. قلبش در آن مرکز عظیم مالی و اقتصادی است که همه ی دنیا را در مشت گرفته و همه ی دنیا را خاضع کرده اند. یک تاجرش یک دفعه، کشور مالزی را زیر و رو می کند! ( ماهاتیر محمد) که اینجا پیش من آمد،خودش این را گفت. البته بعد خواهش کرد و گفت این را در تبلیغات نیاورید؛ ما هم در تبلیغات نیاوردیم. چند نفر سرمایه دار و تاجر امریکایی که البته اسم یکی از آنان در روزنامه ها، از جمله در روزنامه های خود ما هم آمد؛ در روزنامه های دنیا هم تفصیلات و رپرتاژ و تفصیلش را نوشتند، توانستند اوضاع اقتصادی یک کشور مثل مالزی را برای دو سه سال تمام،مختل کنند! این جوری اند؛ هر جای دنیا که یک مقدار از رویه ی آن ها، از اطماع و خواسته های آن ها تخلف بکند، با آن کمر کین می بندند!
آن وقت شما ببینید، ایران با همه ی این موجودیی که شما می بینید، یک روز در خدمت آنها بوده، حالا از خدمت آنها خارج شده است. استثمار می کردند، می بردند، می خوردند و دزدی می کردند؛ همه جور استفاده ای می کردند. آن ها با حکومت اسلامی که ایران را از فلک استثماری و استکباری دنیا خارج کرده است، آشتی نمی کنند.
البته ما به فضل پروردگار با اقتدار نظام اسلامی، کاری خواهیم کرد که همچنان که بعضی از دشمنان دیگر دیروز ما با مشاهده ی اقتدار و صلابت امروز جمهوری اسلامی، بالاخره مجبور شدند کنار بیایند، آن ها را هم در بلند مدت وادار می کنیم که با جمهوری اسلامی، کنار بیایند؛ چاره ای ندارند و کنار خواهند آمد. اگر ما دستپاچه نباشیم و به سراغ عتبه بوسی آن ها نرویم، آنها می آیند و عتبه ی جمهوری اسلامی را می بوسند. بالاخره اقتدار و صلابت، کار خودش را می کند.(دیدار با دانشجویان دانشگاه تبریز 27/6/78)
- ۹۲/۰۵/۱۸